894

ديگران مي توانند
غم هايت را بشمرند.
اما فقط خودت مي تواني
حاصل جمع شان را بفهمي.
عرفان صفرپور
عكس:joan colom عكاس خياباني اسپانيايي
پ.ن: چه عكس و شعر غمگيني
ديگران مي توانند
غم هايت را بشمرند.
اما فقط خودت مي تواني
حاصل جمع شان را بفهمي.
عرفان صفرپور
عكس:joan colom عكاس خياباني اسپانيايي
پ.ن: چه عكس و شعر غمگيني
ترسيده اي؟
از كه؟
از جهان؟
من جهانت
از گرسنگي؟
من گندمت
از بيابان؟
من بارانت
از زمان؟
من كودكيت
از سرنوشت؟
من هم از سرنوشت مي ترسم...
محمدماغوط
نجمه حسينيان
عكس: Liu Heung Shing ميدان تيانانمن 1989.چين
پ.ن:اين عكس و اين شعر خيلي خوبه
اينستاگرام باران هاي آرام:baranhaye.aram
چشم من چشم تو را ديد،ولي ديده نشد
من همانم كه پسنديد و پسنديده نشد
سجاد ساماني
عكس: Arkatel
بزرگي در تولد يك سالگي پسرش نوشت:
پسرم يك بهار ، يك تابستان ، يك پاييز و يك زمستان را ديدي
زين پس همه چيز جهان تكراريست
جز محبت و مهرباني...
پ.ن: دلم مي خواست اين جمله رو پست ثابت مي ذاشتم
دلش برای سواحل تو تنگ میشود
كامران رسول زاده
بوی خونم چرا تو را بر نمیگرداند
کوسهی آبهای گرم!
گروس عبدالملکیان
حسین جنتی
جز روزگار من
همه چیز را سفید کرده برف.متلاطم ...
تنها ...
بیکران ...
کاش اقیانوسی نبودم
پنجه کشان بر ساحل ...
شمس لنگرودی
اما شبيه تراشي كه مدادش را تمام خواهد كرد ،
غمگينم .
ستار جانعلیپور
نیوتن اگر جاذبه را درست می فهمید ..
معشوقه اش از درخت متنفر نبود
و در دفتر خاطراتش نمی نوشت :
" اشک های من هم / به زمین می افتاد
اما تو سیب را ترجیح دادی ."
هومن شریفی
عاشق باران شده بود ...
ناشناس
گرگ منگول را تکه تکه می کند.
بلند شو پسرم!
این قصه برای نخوابیدن است.
گروس عبدالملکیان
چیز بدی نیست جنگ
شکست میخورم
اشغالم میکنیاگر لاکپشت بودم
چه قدر خوشبخت میشدم
میتوانستم
بهآرامی از تو دور شوم
بهآرامی ...
رسول علی پور
دارم فدایت میشوم
دکترها
نمیگذارند ...
2.
حتی وقتی پیاز خُرد میکنم
همه فکر میکنندبرای تو اشک میریزم ...
احسان پرسا
جلیل صفربیگی
دیگر احتیاط لازم نیست ،
شکستنی ها شکست .
هر طور راحتید حمل کنید !
ناشناس
عشق جرات می خواهد عزیزم...
می روم پلنگی دست و پا کنم!
جليل صفربيگي
زنی برای اشتباه
اشتباه می گیری
من را با صندلی ، با در ، با دیوار
با عطر ملایم ِ زنی که توی تاکسی کنارت می نشیند
و معلوم نیست تا کدام چهارراه
فقط زنی ست که کنارت نشسته!
حساب ِ تو از همه ی خیابان ها جداست
و از همه ی بیمارستان ها،اداره ها،بانک ها
حساب ِ تو چیزی نیست
که در کرایه ی یک مسیر کوتاه ، جا شود
تو با همه ی عابران ِ پیاده فرق می کنی
و با همه ی مردها
که سیگار می کشند و از راننده تشکر می کنند
این را وقتی کنارت نشسته بودم و
برایم از عشق می گفتی ، فهمیدم
اما تو نفهمیدی
هر زنی که روسری اش قرمز بود
من نیستم!
نيلوفر اعتمادي از وبلاگ دمپايي هاي من گم شد!
آقای وزیر؛
باید بروی بمیری
رضا کاظمی
پي نوشت: اين شعر واقعا زيباست!
من خسته ام
بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند
ناشناس
این روز ها بر روی جانم ماتیک میکشم...اخر جانم به لبم رسیده !!
ناشناس
پروانه ي دلم در تاري اسير است كه عنكبوتش سير است
نه مي تواند پرواز كند
نه بميرد
آنچنان ساده ام
که گنجشکها هم می توانند
در جیب هایم لانه کنند
با پروانه ای سال ها دوست می شوم
برای پای مورچه ام که به گل می ماند
های های گریه می کنم
در دور و دراز باور خود
کودک می مانم
همیشه
حالا
چقدر با من رو راستی
از اینجا تا کجای دنیا برای تو بدوم
و یا با کدام شاخه ی خیانت
خودم را حلق آویز کنم
روزی وقتی که دیگر من نیستم
نمی خواهم
در پیدا و پنهان
تلخ بخندی
ویا به خنده بگویی که من
واقعا ساده بوده ام
حتی
در پیله ی تصور و تصویر...
صلصال گيلاني
...
چه خوش غیرتم من !!!
دیگر به هوای نازت ...
هیچ مردی سر به بیابان نمیگذارد...
ساده ای لیلی جان...
اینجا مردها با یک کلیک روزی هزار بار
عاشق می شوند
مي روي اما بدان دريا ز من پايين تر است
فاضل نظري
انگشتت را هرجای نقشه خواستی بگذار
فرقی نمی کند ...
تنهایی من عمیق ترین جای جهان است
و انگشتان تو هیچ وقت
به عمق فاجعه پی نخواهند برد.
ليلا كردبچه
شعر زيباي ديگري از همين شاعر در ادامه مطلب
در گلوی من ابر کوچکی ست
می شود مرا بغل کنی؟
قول می دهم
گریه...
کم کند
مژگان عباسلو
از من
استخوانهايي كه تو را دوست داشتند.
الیاس علوی
تصويرت را در آب ديدم
تو رفتي
من به دنبال رودخانه راه افتادم
شهاب مقربین
سارا محمدی اردهالی
جا براي من گنجشك زياد است
ولي
به درختان خيابان تو
عادت دارم
علی اکبر رشیدی