579


پروانه های خشكت را وقتی نشانم دادی،

از دوست داشتن بیش از اندازه تو ترسیدم...


حسين پناهي

عکس پیشنهادی از مهسا

562

قرینه است ،

این درخت آن درخت ،

بر آبی بی انتهای بالاتر !

تنها جای تو خالی ست ،

سبزه قبای خواب و خیال ِ من !

و دوباره خش خش گربه ی یاد

که به حیاط  دلم برگشته است !


می نشینم

و در جمعیت نیمه روشن آن سوی پنجره

در ایستگاه دنبال کسی شبیه تو می گردم . . .

و خوب می دانم که کسی کـَـس نمی شود

زیرا هیچ انسانی قادر به ادامه انسانی دیگر نیست !

پس بازی ها فقط یک بازی اند ُ همین !

با این وجود کسی شبیه تو را پیدا می کنم

و از او دور می شوم . . .

و هر چه دورتر می شوم ،

شباهتش به تو بیشتر و بیشتر می شود . . .

و باز سکوت !


حسين پناهي

443

خاکستر سیگارم را از پنجره به بیرون می ریزم ...

آی آدم ها ...

دنیای شما زیر سیگاری من است !!


ناشناس

354

دنیا را بغل گرفتیم گفتند امن است

هیچ کاری با ما ندارد..
خوابمان برد

بیدار شدیم دیدیم

آبستن تمام دردهایش شده ایم.


حسین پناهی

351

به مادرم گفتم

مرا با چیزی عوض کن

چیزی ارزشمند

چیزی گران

سوزنی شکسته

که بتوانی با آن خار پایت را درآوری


حسین پناهی

350

پنجره را باز کن و از این هوای مطبوع بارانی لذت ببر...

خوشبختانه باران ارث پدر هیچکس نیست.


حسین پناهی

287

بی شک جهان را به عشق کسی آفریده‌اند ،
چون من که آفریده‌ام از عشق

جهانی برای تو !


حسین پناهی

232

من از این می ترسم

که دوست داشتن را

مثل مسواک زدن بچه ها

به من و تو تذکر بدهند


حسین پناهی

215

هزارمین سیگارم را روشن می کنم ....

پس چرا سکته نمی کنم ؟

نمی دانم ....

 

حسین پناهی

139

‫سرخ میشوی وقتی می شنوی دوستت دارم
زرد میشوم وقتی می شنوم
دوستش داری....
چهارشنبه سوری راه انداخته ایم
سرخی تو از من زردی من از تو!

همیشه من می سوزم....و همیشه تو می پری....‬

حسین پناهی

103


اینجا گرگها هم افسردگی مفرط گرفته اند

دیگر گوسفند نمی درند.

به نی چوپان دل می سپارند و گریه می کنند


حسین پناهی

30

1.بهزیستی نوشته بود:

شیر مادر ،مهر مادر ،جانشین ندارد
شیر مادر نخورده،مهر مادر پرداخت شد
پدر یک گاو خرید
و من بزرگ شدم
اما هیچ کس حقیقت مرا نشناخت

جز معلم عزیز ریاضی ام

که همیشه میگفت:
گوساله ، بتمرگ!

اكبر اكسير


2.صفر را بستند

تا ما به بیرون زنگ نزنیم
از شما چه پنهان
ما از درون زنگ زدیم!
............

3.ازآجیل سفره عید

چند پسته لال مانده است
آنها که لب گشودند؛خورده شدند
آنها که لال مانده اند ؛می شکنند
دندانساز راست می گفت:

پسته لال ؛سکوت دندان شکن است !

حسين پناهي