591

 معشوقه ام امتحان تاریخ ادبیات دارد

از رندی حافظ

می ترسم.


2.آخرین قرارمان

یادت هست
من

هنوز بی قرارم!



3.من اگر نباشم

هیچ اتفاقی نمی افتد ؛
خیابانی بسته نمی شود ؛
تقویمی در هم نمی ریزد !
تنها موهای مادرم کمی سپیدتر
برادرانم چند روز آسوده از کار
و خواهرانم پس از چند روز خاطراتم را
در پشت ویترین طلافروشی ها فراموش می کنند.
و شاید..
فقط گورکنی را کمی خسته کنم!


ناصر رعیت نواز

590

تو باید

تیتر بزرگ گزارشات نقض حقوق بشر باشی
بس که
وحشیانه زیبایی!

ناصر رعیت نواز

572


1.آزادی لذت بخش نیست
وقتی
دستم لابه لای موهای تو
اسیر است.


2.با خود گفتم:
فراموشش میکنم !...
بی خود گفتم!

ناصر رعیت نواز

536



ديگر چشم‌هايت را نبند؛

بانو  كجاي دنيا

  دور ميــكــده 

ديـوار مي كشند!


 ناصر رعيت نواز