349

دو نيمه كرد مرا ، پس تو را كشيد از من
پس از كنار تو اين سوي تر كشيد مرا !من و تو را دو پرنده كشيد در دو قفس !
خوشش نيامد ! بي بال و پر كشيد مرا !
خوشش نيامد ! اين طرح را به هم زد و بعد
دگر كشيد تو را و دگر كشيد مرا !
رها شديم تو ماهي شدي و من سنگي
نظاره تو به خون جگر كشيد مرا
خوشش نيامد ! اين طرح را به هم زد و بعد
پدر كشيد تو را و پسر كشيد مرا !
خوشش نيامد ، اين بار از تو دشتي ساخت
به خاطر تو نسيم سحر كشيد مرا !
خوشش نيامد خط خط خط زد اينها را !
يك استكان چاي ، از خير و شر كشيد مرا !
تو را شكر كرد و در ذره هاي من حل كرد
سپس به سمت لبش برد و … سر كشيد مرا
سید رضا محمدی شاعر افغان
شعر کامل ادامه مطلب
این لینک را هم مطالعه بفرمایید
+ نوشته شده در پنجشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت توسط بانو
|
شعر اين سخن لطيف را بيش از هر چيز دوست دارم.