666


براي ماهي

با سه ثانيه حافظه

تنگ و دريا يكي ست!

دست من و شما درد نكند 

كه دل تَنگ آدم ها را

با يك عمر حافظه

توي تنگ مي اندازيم

و براي ماهي ها دل مي سوزانيم!


مهديه لطيفي


پ.ن: سروناز: من از وقتي شما رو ديدم يه حسي دارم...

كلاه قرمزي: سرماخوردگي؟!

253

تنهایی

ذره ذره خودی نشان می‌دهد

وقتی تو آن‌قدر کم پیدایی

که سنگینی روزگارم را

مورچه‌ها به کول می‌کشند

و من

مات

مات

نگاهشان می‌کنم !

کم پیداتر از برف

روی خط استوایی !


مهدیه لطیفی

225

عادت کرده ام

باران بنوشم

صندلی ام را

با تاب عوضی بگیرم

و داستان های مردی که نمی شناسیدش را بخوانم

انقدر یاد من نیندازید

که نفرت

رنگی ترین لغت شعرهای امروز است

عادت کرده ام رویایی

همین جوری

و ناباور بمانم ... 


مهدیه لطیفی