657



تو به تنهایی


برایم یک جمعیتی

به تنهایی یک شهری

یک کشوری

و من به اندازه ی چند میلیون نفر

به تو وابسته ام

کاظم خوشخو


پ.ن:  گريه شوق يه عاشق موقع امضاي عقدنامه توسط همسرش . داشتم فكر مي كردم هزار و يك شب قصه دارد اين عكس .

607


1.فرو می ریزد

عاقبت

سقف خانه ای که

جای خالی ات

ستون های آن باشد.

2.

همین که به مرگ

می رسانی مرا

یعنی

زندگی ام

دست توست

كاظم خوشخو

571

نقطه ی اوج داستان

جایی بود که تو

گفتی نه

و مردی که فکر می کرد

شخصیت اصلی داستان است

برای همیشه

سیاهی لشکر ماند


كاظم خوشخو

224



وقتی رعد و برق می زند؛

نترس

نرو بغل او..

وقتی دلت می گیرد

نخواه

بغلت کند او..

اجازه نده شب ها

بهت نزدیک شود وقتی..

وقتی..

آخر،

چرا رفتی

زن مردم شدی!



كاظم خوشخو