672


مرا دوست نمی‌داری

نه

از تنهایی‌ات می‌ترسی

مثل باغبانی که از وحشت گرسنگی خویش

به درختی آب می‌دهد


عليرضا روشن


671

 




 
آنقدر از حادثه پُرم
که وقتی به خانه می رسم
تلویزیون ، لم می دهد روی کاناپه
تا مرا تماشا کند ...
خستگی ام می پَرد روی رخت آویز
عینک ام با روزنامه ی عصر پاک می شود
و چشم هام می روند بخوابند ...
اما دست هام هنوز در دست های تو
در قدم زدنی پاییزی
در خیابانی جا مانده اند.
 
#وحید_پورزارعوحید پورزارع

670



اندامت

"رعنا"

چشمهایت
"شهلا"

صورتت
"فریبا"

طعم ات
"شیرین"

لبانت
"عسل"
.
.
.
وای!!

رحم کن دختر

چند نفر به یک نفر…!!!؟؟


بهرنگ قاسمی

669

مادرم گفت: دل نبند و برو، هرکجا روی نازنینی هست

آه مادر، دلم زدستم رفت، ختم امن یجیب می خواهم!


پدرم گفت: بچه جان بس کن! حرفهای عجیب می شنوم!

آه آری پدر، عجیب، عجیب، خاطرش را عجیب می خواهم!!


حسين جنتي

شعر كامل ادامه مطلب

ادامه نوشته

668


1.روی تو نه کم می شود ،

نه زیاد.

روی تو ماه است.

  به اندازه.


2. مثل کوه پشت ات ایستاده بودم

                تو اما

        چمنزار روبرویت را ترجیح دادی!

                          

   مهدی نعمت زاده

667



بيا كلاغ!

مي رسانمت

من به آخر قصه نزديكم.


مرجان ماهي

666


براي ماهي

با سه ثانيه حافظه

تنگ و دريا يكي ست!

دست من و شما درد نكند 

كه دل تَنگ آدم ها را

با يك عمر حافظه

توي تنگ مي اندازيم

و براي ماهي ها دل مي سوزانيم!


مهديه لطيفي


پ.ن: سروناز: من از وقتي شما رو ديدم يه حسي دارم...

كلاه قرمزي: سرماخوردگي؟!

665


ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم

امید ز هرکس که بریدیم، بریدیم

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه‌ی بامی که پریدیم، پریدیم

رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم، رمیدیم


  وحشی

پ.ن: وقتي بچه بودم زمستون كه مي شد يه چراغ علاء الدين مي ذاشتيم تو اتاق كه گاهي بوي نفتش اتاقو بر ميداشت و باقي فصل سرما رو دور اون چراغ حلقه مي زديم .روش شلغم مي ذاشت مادرم .يا بعضي وقتا كه از كوچه ميومديم پامونو مي چسبونديم بهش گرم شيم.ما سه گا يا دستگاه ويديو نداشتيم يا حتي از اين ميمونايي كه طبل ميزد يا اون پسرك لباس زردي كه شلوارشو مي كشيد پايين ،توش  آب مي ريختن جيش مي كرد.من يه بلوز بافتني سبز و زرد داشتم كه روش عكس خرگوش يا يه چنين چيزي داشت و عاشق اين بودم كه زمستون بشه اونو بپوشم .يه بار مادرم  گفت آدم بايد از بهترين چيزش انفاق كنه .من تا مدتها غصه ي انفاق اون لباسو مي خوردم.

من هيچ وقت حسرت و حسادت داشتن چيزيو تو زندگيم نخوردم .شايد غبطه خوردم و نمي تونم با اطمينان بگم حسرت نخوردم ولي با اطمينان مي تونم بگم هيچ وقت حسادت نكردم. چون معتقدم وقتي بهترين ها رو براي ديگران بخواي خدا هم بهترين ها رو براي تو مي خواد.

ديروز كسي بهم گفت :" من كودكيم خوب نبود . كامپيوتر نداشتم "

نتونستم درك كنم كودكي چه ربطي به كامپيوتر داره؟ نسل ما نصف بيشتر كارتونهاي دوران كودكيشو تو تلويزيون سياه سفيد ديد ولي تو شادي بزرگ شد . بعضي وقتا ته دلم آرزوي همون اتاق و چراغ علاء الدين و دور چراغ مشق نوشتن برادرامو مي كنه.

2. اين آدمايي كه بچه مي بينن ذوق مي كنن مي پرن بغلش مي كنن قربون صدقه مي رن .اين آدما رو جايي ديدين يا اگه دارين از دستش ندين ،زندگي با وجودشون  قشنگتره.

ادامه نوشته

664



"توبه" گیریم که باز است درش ، سودش چیست؟

مــن کـه اقــــــرار ندارم به پشیــــمانی خویـــش ..


حسین زحمتكش


پ.ن:پيشنهاد گوشنواز

663


بیچاره آهویی که صید پنجه شیری است

بیچاره تر شیری که صید چشم آهویی


فاضل نظري

662


می‌گویند تنهایی پوست آدم را کلفت می‌کند ‌

می‌گویند عشق دل آدم را نازک می‌کند .

می‌گویند درد آدم را پیر می‌کند ...

آدم ها خیلی چیزها می‌گویند ،‌

          و من ،‌ امروز

                          کرگدن دل‌نازکی هستم که پیر شده است !


مهدی صادقی

از "ذهن خطرناک یک انسان معمولی"


پ.ن:واقعیت این است که هر کسی آزرده ات خواهد کرد،
فقط باید کسانی را پیدا کنی که ارزشِ تحمل رنج را داشته باشند. . .!

"باب مارلي"


2.حمايت از وبلاگ امام نقي (ع)

661



حیف مـوهای پر کلاغی نیست ، روسری دور آن قفس بکشد

جز من و تو کسی که اینجا نیست بگذار آسمان نفس بکشد!

اهل سیگار نیستم امــا بگذار این مسافـــر خسته

نخ پیراهن تو را گاهی بعد چای، از سر هوس بکشد !!


مجيد آژ


نقاشی آب رنگ از Lana Khavronenko

شعر كامل ادامه مطلب

ادامه نوشته

660



تمام اهل زمين را جهنمي كردي

كه آيه آيه چشمت " يوسوس الناس" است

تمام شهر از ايمان به كفر برگشتند

 گناه چشم تو حالا به پاي عكاس است؟


منصوره فيروزي


Oleg Oprisco عکاس اوکراینی

659



هی رفیق  :

اگه میدونستی آدما تو شبانه روز چند دقیقه فکر می کنند
اصلا نگران این نبودی که در مورد ِ تو چه فکری می کنند...
بشین و عصاتو با همون عشقی تمیز کن که
یه وسترن هفت تیرش رو تمیز میکنه
این پـــــــــا ، درد میکنه واسه هر چی رفتنه ...


 هومن شریفی

658



پـرشــور پـر شــراره پنـجاه سال دیگـر

عاشـق تر از همـاره پنـجاه سـال دیگـر

در گنـجـه مي گـذارم دل را کـه نـو بمــانـد

تا لحظــه قــرار ِ پنـجاه سـال دیگــر

از شیـک پـوش امــروز، مـانـده اسـت پیـرمـــردي

بـا یک لبـاس پـاره پنـجاه سـال دیگـر

مــن حـدس یک منجـم با ســوي چشــم امــروز

تـو کشـف یک  ستـاره پنـجاه سـال دیگـر

کافـور و سـدر مـرغـوب در حـد پنـج بسـتـه

چلـوار یک قـواره پنـجاه سـال دیگـر

پنـجاه رفـت و حالا هـم سـن مرگـم اما

مي خواهمـت دوباره پنـجاه سـال دیگـر


مهدي عابدي

657



تو به تنهایی


برایم یک جمعیتی

به تنهایی یک شهری

یک کشوری

و من به اندازه ی چند میلیون نفر

به تو وابسته ام

کاظم خوشخو


پ.ن:  گريه شوق يه عاشق موقع امضاي عقدنامه توسط همسرش . داشتم فكر مي كردم هزار و يك شب قصه دارد اين عكس .

656



منم!

پرافتاده ي پرنده اي كه پرواز كرده است.


عليرضا روشن

655

من چسب زدم به تار و پودم یک عمر

خون‌مرده و زخمی و کبودم یک عمر

حالا که نگاه می‌کنم،‌ می‌بینم:

من عاشق کاکتوس بودم یک عمر


رضا كيا سالار

654


تـنهایی یـعنی

خیال بـرت دارد، زمـین نـگذاردت . . .


وحید محمدیان

پ.ن: با اينكه خدا يه حال اساسي بم داده ،شعر شاد پيدا نكردم.

653



خـاطـرات

همان سرباز مـفقود الاثـری اسـت

که تا مردن اش را باور مـی کنـی

زنگ در را می فشارد . . !



حمیده هاشمی

652


ازهمین درختی که دوباره سبز شده است

از همین خورشیدی که مهربان تر شده
و از همین بارانی که گاه و بیگاه می بارد
می شود فهمید ،
خدا هنوز هم حواسش به ما هست !


پ.ن: با تمام وجود