951

خواستم مثل خودش قيد خودم را بزنم

حيف ديدم كه كسي غير خودم با من نيست

 

مهدي كمانگر

پدر الکلی توانی برای راه رفتن ندارد و کودکی که سعی می کند پدرش را به خانه ببرد.چرا

اين عكس انقدر دردناكه؟

باران هاي آرام را در اينستاگرام دنبال كنيد

baranhaye.aram@

943

زن ها وقتي دلگيرند

هرچه بپرسي

مي گويند :هيچي

مهم نيست،مي گذرد!

اين يعني هيچ جا نرو

كنارم بشين

دوباره بپرس

دوباره پرسيدن هايت

حالم را خوب مي كند...

 

فريد صارمي

 

تصوير:Christian Schloe

 

پ.ن:خسته از خوانده ها و خواهان ها

خسته از شعبه هاي سيصد و بيست

به وكيلي كه خسته است از خود

هيچ وقت اعتراض وارد نيست

 

923

سوختم

ولي چه بيهوده

درست مثل سيگاري روشن

ميان لبهاي زني كه

سيگاري نيست.

 

رضا كاظمي

922

ميوه ممنوعه مني

و نمي دانم

چيدنت به يك عمر زندگي مي ارزد؟

 

عاطفه جواديان

تصوير:christian schloe

917

چه جادوي عجيبي دارد چشمانت

وقتي آرامم آتشم مي زنند

و وقتي آتشينم

آرامم مي كنند...

 

محمدحسن عليان نژادي

عكس:Alexandra Bochkareva

 

916

همه مردم شهر،

بانگ برداشته اند

كه چرا سیمان نیست!؟

و كسی فكر نكرد كه چرا ایمان نیست!

و زمانی شده‌است

كه به غیر از انسان،

هیچ چیز ارزان نیست

 

حميد مصدق

2. ما ز ياران چشم ياري داشتيم

  خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم/حافظ

 

915

گشته‌ام در جهان و آخر کار

دلبری برگزیده‌ام که مپرس

حافظ

عكس:Jim Wright

908

بيماري نادريست

اينكه

نگاهت به هر چه بيفتد

دلت براي كسي تنگ شود

 

رضا جمالي حاجياني

907

مادري كه

مرگ مي زايد

جـنــگ

 

بهناز عباسي رشتي

عكس:Eddie Adams يكي از تلخ ترين عكسهاي ثبت شده از تاريخ جنگ در ويتنام.درست لحظه خالي شدن تير در سر قرباني

906

به تناسخ فكر كن

شايد چند نسل آنطرف تر

تو ماهي شوي و

من ماهيگير

 

مريم موافقي

عكس: Flóra Borsi

905

 

آشكارا نهان كنم تا چند؟

دوست مي دارمت به بانگ بلند

عراقي

پ.ن:I love my dad too پيشاپيش روز پدر مبارك

903

از بهار تقويم مي ماند

از من

استخوانهايي كه تو را دوست داشتند!

الياس علوي

900

این «دوستت دارم» گفتنت

مثل «موفق باشید» آخر امتحان دیفرانسیل و انتگرال است

یا مثل حرف دکترها

که می گویند:

چیزی نیست خوب می شوی! 

 

 علیرضا بهـرامی

عكس:sandro giordano

894

ديگران مي توانند

غم هايت را بشمرند.

اما فقط خودت مي تواني

حاصل جمع شان را بفهمي.

 

عرفان صفرپور

عكس:joan colom عكاس خياباني اسپانيايي

پ.ن: چه عكس و شعر غمگيني

 

893

ای ســـیب ســـرخ غلت زنان در مســــیر رود
یک شهر تا به من برسی عاشقت شده است

...

آییــــنــه ای و آه کـه هـــرگـــــز بــرای تــــو
فرقی نمی کند چه کسی عاشقت شده است

 

فاضل نظري

شعر كامل ادامه مطلب

عكس:joan colom عكاس خياباني اسپانيايي

ادامه نوشته

892

شنيدم چون قوي زيبـا بميرد

فريبـــــنده زاد و فريبـــا بميرد

...

تو درياي من بودي آغــــوش وا کن


که مي خواهد اين قوي زيبا بميرد


 مهدی حمیدی شیرازی

شعر كامل ادامه مطلب

عكس:lara zankoul

ادامه نوشته

885

ﺗﻨﻬﺎﯾـﯽ ﯾﻌﻨـﯽ

ﺧﯿﺎﻝ ﺑﺮﺕ ﺩﺍﺭﺩ، ﺯﻣﯿﻦ ﻧـﮕﺬﺍﺭﺩﺕ

 

ﻭﺣﯿﺪ ﻣﺤﻤﺪﯾﺎﻥ.

عكس:katerinaplotnikova

879

در جوانی به خویش می گفتم

شیر شیر است اگر چه پیر بود


چون كه پیری رسید دانستم

پیر پیر است اگر چه شیر بود

 

 جامي

874

869

چون كلافي گشته ام، سر در گم اندر حال خود

هرچه مي بافم، گره مي افكنم در فال خود

ندا دارابيان

868

شايد مشكل از ماست

كه حتي براي تحقق "صلح"

مي جنگيم...

نازنين .ي

850

تمام گوشه هاي جهان را

هم بگردي ،

جگر گوشه ام تويي.

 

رضا مقصودي

عكس:سربازي كه قبل برگشت به محل خدمت نظاميش در ايستگاه راه آهن پنسيلوانيا با معشوقه اش خداحافظي مي كند .1944

845

مثل یک ماهی افسرده و غمگین در آب

گریه کردم که کسی بو نبرد حتی تو

 

شهرام ميرزايي

عكس:Nicolas Senegas

838

من كه در بندم كجا؟ميدان آزادي كجا؟

كاش راه خانه ات اينقدر طولاني نبود

 

عليرضا بديع

تصوير: احمد سفر

 

827

كاش حتي يك ماهي سرگردان

در حجم آبي خيالت بودم

عليرضا م.كيا

 تصوير:schin loong

712


شعبده يعني تو

چشم برنمي دارم

و

گم مي شوي.


سهيل ملكي

عكس:silvia grav

710

هـر جـا نَبُـوَد شـرم، بـه تـاراج رود حُسن

ویران شود آن باغ که بی ‌در شده باشد


صائب تبريزي

707



خیالی نیست دیگر دردهایم را نمی گویم 

به روی دردهای کهنه ام تشدید بگذارید


اميد صباغ نو

عكس:Jenni Holma

687



حتما نباید انار بود
دل هرکس را بفشارند
از خون سر می رود


مه سا رهنما

682


با اولین بوسه ات
باید می رفتم

مثل ورزشکاری که در اوج

خداحافظی می کند....



رضا شکیبا

677


می‌خواست مرا مرگ دهد آن كه نهاده‌ست 

بـــر خـوان لبــــــان تــو، مـــربای كشنـــده! 


غلامرضا طريقي

عكس: conny fornback

شعر كامل ادامه مطلب

ادامه نوشته

671

 




 
آنقدر از حادثه پُرم
که وقتی به خانه می رسم
تلویزیون ، لم می دهد روی کاناپه
تا مرا تماشا کند ...
خستگی ام می پَرد روی رخت آویز
عینک ام با روزنامه ی عصر پاک می شود
و چشم هام می روند بخوابند ...
اما دست هام هنوز در دست های تو
در قدم زدنی پاییزی
در خیابانی جا مانده اند.
 
#وحید_پورزارعوحید پورزارع

667



بيا كلاغ!

مي رسانمت

من به آخر قصه نزديكم.


مرجان ماهي

659



هی رفیق  :

اگه میدونستی آدما تو شبانه روز چند دقیقه فکر می کنند
اصلا نگران این نبودی که در مورد ِ تو چه فکری می کنند...
بشین و عصاتو با همون عشقی تمیز کن که
یه وسترن هفت تیرش رو تمیز میکنه
این پـــــــــا ، درد میکنه واسه هر چی رفتنه ...


 هومن شریفی

656



منم!

پرافتاده ي پرنده اي كه پرواز كرده است.


عليرضا روشن

628



دیگر چیزی نمانده طاقت من ...

یک کبریت بکشَم 

تمام می شود .


عباس معروفي

625



بزرگي در تولد يك سالگي پسرش نوشت:

پسرم يك بهار ، يك تابستان ، يك پاييز و يك زمستان را ديدي

زين پس همه چيز جهان تكراريست

جز محبت و مهرباني...


پ.ن: دلم مي خواست اين جمله رو پست ثابت مي ذاشتم

624


 

بستگی دارد که از « زندان» چه تعریفی کنیم

هیچ کس در هیچ جای این جهان آزاد نیست

 

زود دانستند این دنیا تماشایی نبود

کس از آغاز تولد کور مادرزاد نیست

 

حتم دارم تا شکوه کاخ ساسانی به جاست

گوشه ای از چشم شیرین قسمت فرهاد نیست



اصغر عظیمی مهر

اين غزل زيبا ادامه مطلب

ادامه نوشته

621



عهد تو و توبه ي من از عشق

مي بينم و هر دو بي ثبات است


سعدي

616



درخت بود و تو بودی و باد، سرگردان


میان دفتر باران، مداد سرگردان

تو را كشید و مرا آفتابگردانت

میان حوصله گیج باد سرگردان

همیشه اول هر قصه آن یكی كه نبود

نه باد بود و نه تا بامداد سرگردان

و آن یكی همه ی  قصه بود و در او

هزار و یك شب و صد شهرزاد سرگردان

تمام قصه همین بود راست می گفتی :

تو باد بودی و من در مباد سرگردان


زمین تب زده، انسان عصر یخ بندان

و من میان تب و انجماد سر گردان

ستاره ها همه شومند و ماه خسته من

میان یك شب بی اعتماد سر گردان

مرا مراد تویی گرچه بر ضریح تو هست

هزار آینه ی نامراد سرگردان

نماد نام تو بود و نماد ناله من

هزار ناله در این یك نماد سر گردان

................................................

................................................

درخت كوچك تنها به باد عاشق بود

                            و  باد

                                    بی سرو سامان

        و  باد

                               سر گردان


تمام قصه همین بود، راست می گفتی !



محمد حسین بهرامیان

شعر كامل ادامه مطلب