921

اي عشق!

براي نجات جهان كفايت نمي كني ديگر

رضا كاظمي

تصوير مادر درمانده اي كه با نصب تابلويي مي خواهد كودكان خود را بفروشد.شيكاگو 1948

920

گاه آدم دلش که خون باشد،

آه ... آدم دلش که خون باشد

بی هوا گریه می کند حتی،

در خیابان میان آدم ها

 

مهرداد نصرتي

عكس:joan colom عكاس خياباني اسپانيايي

919

ناگزير از سفرم بي سر و سامان چون باد

به گرفــــتار رهايـــــي نتـــوان گفــــت آزاد

فاضل نظري

پ.ن: عكسي براي اين بيت نمي ذارم چون هيچ عكسي نمي تونه عمق احساسمو بهش نشون بده. حالي كه اين روزا دارم.