424
که هر بار گریه می کنم
از چشمانم برف می بارد
مجيد سعد آبادي
که هر بار گریه می کنم
از چشمانم برف می بارد
مجيد سعد آبادي
بهرنگ قاسمی
از اينجا
شوراي نگهبان دلت مانع شد
2.من معتقدم كه ما جوان مي ميريم
از هم كه جدا كنندمان مي ميريم
ﻋﺒﺎﺱ ﻣﻌﺮﻭفی
چون طفل دوان در پی گنجشک پریده،
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم،
گرگ دهن آلودهی یوسف ندریده ...
(گرگ دهنآلودهی یوسف ندریده ...
گرگ ...)
سعدي
هنوز باورم نمیشود
که سال به سال
چشم به راه زمستانی مینشینم
که سالها
چشم دیدنش را نداشتهام
عليرضا روشن
عليرضا روشن
شعر كامل ادامه مطلب
2.از من زنی هنوز
توی عکسهای قدیمی
با تو خوشبخت است
به مرگ بگو
میتواند اگر
دستت را از دور گردن او هم باز کند
رویا شاه حسین زاده
رویا شاه حسین زاده
جليل صفر بيگي
من فلسفه ای دارم، یا خالی و یا لبریز
محمد علی بهمنی
شعر كامل ادامه مطلب

سخت است آدمبرفی
سخت استاز ته دل
تا روی لب
این همه راه؟!
خسته نباشی لبخند!
عليرضا كياني

پس از من
كسي اگر تو را ببوسد
روي لبهايت
تاكستاني خواهد يافت
كه من كاشته ام.
نزار قباني
دارم به يادت
.
.
.
مي افتم.
سينا به منش
مهدي موسوي
نگشتم را نخ بسته ام
تا به یاد آورم
فراموشت کرده ام...
شهناز دولتشاهی

برفی سنگین را آرزو دارم در صبح یك روز تعطیل ...
برفی كه گنجشكان را به حیاط خانه بكشاند
من پرده را كنار بزنم
زنی زیبا را ببینم
كه از پیاده رو می گذرد
با لبخندی آرام بر لبانش
و دسته ای گنجشك كه از سینه اش بلند می شود ...
*
فكر می كنم
شهر به سمتی كه او می رود
سنگین شده باشد!
جواد کلیدری

کنار کدامتان قرار است قدم بزنم ؟
دستهایم سياهند ،
بس که دست سايهام را گرفتهام !
مهدیه لطیفی
رضا کاظمی

قطاری که تو را با خود برد
چه چیز را با خود بر می گرداند؟
تعادل دنیا
گاهی فقط به مویی بند است
لوکوموتیو ران تو
کاش این را می دانست!
حافظ موسوی
به نسیمی همه راه به هم می ریزد
کی دل سنگ تو را آه به هم می ریزد
سنگ در برکه می اندازم و می پندارم
به همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد
عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است
گاه می ماند و ناگاه به هم می ریزد
آنچه را عقل به یک عمر به دست آورده ست
دل به یک لحظه کوتاه به هم می ریزد
آه ، یک روز همین آه تو را می گیرد
گاه یک کوه به یک کاه به هم می ریزد
فاضل نظری

بیچاره آهویی که صید پنجه شیری است
بیچاره تر شیری که صید چشم آهویی
فاضل نظری
شعر کامل ادامه مطلب