به رود انداخت خودش را

ماهیِ کوچکی که

دلَ‌ش دریا بود وُ

خانه‌اَش برکه!
من می‌روم

تو بمان با عروسک‌هایت

و تمام عمر

لباس‌های مرا به قدّشان اندازه کن!

تنهایی، مثلِ خُداست

نه؛ خودِ خُداست!

چه بخواهی، چه نخواهی

بر تو حُکم می‌راند

نترس!

سگی که پارس می‌کند

حتمن که هار نیست

ما آدم‌ها هم

گاهی از شدت تنهایی

پاچه‌ی خودمان را گاز می‌گیریم!
دلیلِ هبوط

نه تو بودی، نه شیطان؛ و نه حتا خدا.

همه‌ی تقصیرها گردنِ من

که خدا را، شیطان را؛ و تو را

آفریدم!


رضا كاظمي