مهم نبود کجا می رویم

ایستاده بودیم

و مهم

ایستادن بود؛

یک مشت گوسفند

پشت یک کامیون چرک و قدیمی

که می رفت به سمت کشتارگاه


هنگامه هويدا


از حذفی‌های مجموعه‌ی "فرار از پله‌های اضطراری"