576

دوست ات دارم
آن طور كه قاصدك
باد را.
روز
نه از پرنده
نه از درخت
كه از روشناي پوست تو
آغاز مي شود
بند بند
از انگشتان ات بالا مي رود
تا در روشناي چشم ات
داغ ترين خورشيد همه ي فصل ها
عمود
بر من بتابد.
حسين سناپور
كتاب "سياهه ي من"
پ.ن: عشق مثل منشوره.ازش كه رد شي ،دنياتو به هفت رنگ كه نه ،به هفتاد رنگ تجزيه مي كند. ربطي به هوا نداره، از گرمي دستاته كه اين گرمترين تابستان همه عمرمه.
+ نوشته شده در چهارشنبه نهم مرداد ۱۳۹۲ ساعت توسط بانو
|
شعر اين سخن لطيف را بيش از هر چيز دوست دارم.