573

ای کاش میتوانستند
از آفتاب یاد بگیرند
که بیدریغ باشند
در دردها و شادیهاشان
حتی
با نانِ خشکِشان
و کاردهایشان را
جز از برایِ قسمت کردن
بیرون نیاورند.
شاملو
پ.ن: مادرم ميگفت خداي بعضي از آدمها مردست خداي بعضيا زنده .خداي اونايي كه مرده نه مي بينه نه مي شنوه هر چي هم گناه كني ولي اونايي كه خداي زنده دارن هميشه مواظبن و شرم مي كنن. آشوب شد تو دلم كه جز كدومشونم؟
2.خدایا/عریان آمدم عریان میروم/ از تاریکی آمدم به تاریکی میروم / گریان آمدم / گریانم مبر ...
+ نوشته شده در دوشنبه هفتم مرداد ۱۳۹۲ ساعت توسط بانو
|
شعر اين سخن لطيف را بيش از هر چيز دوست دارم.