371
من
كاناپهای پوسیده
در باران ...
تو
سربازی دورافتاده
با گلولهای در پهلو ...
چقدر دیر
همدیگر را پیدا كردیم ...
كاناپهای پوسیده
در باران ...
تو
سربازی دورافتاده
با گلولهای در پهلو ...
چقدر دیر
همدیگر را پیدا كردیم ...
علی اسداللهی
+ نوشته شده در شنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت توسط بانو
|
شعر اين سخن لطيف را بيش از هر چيز دوست دارم.