تو نمی میری

همچون پرچمی که سربازان بسیاری

در آن شلیک کرده باشند

هر شب به هنگام باد

ماه را از خود عبور می دهی

در تو سر گوزنی را دیدم

که هنوز

شاخ هایش به سمت کوهستان

کج بود

چشمه ای

که پرندگان زیادی را شیر می داد

چه طور می تواند مرگ

از تو

تنها گودالی را پر کند.


غلامرضا بروسان